۱۳۹۲ بهمن ۱۲, شنبه

4 سال

4 سال گذشت...
اما من در 12 بهمن 88 متوقف شدم
آنجا که اولین و آخرین سنگرم فرو ریخت
آنجا که نگاه مهربانش را بر این دنیای نامهربان بست
آنجا که لبخند همیشگیش سرد و بی روح شد
آنجا که لبان شعرگویش خاموش شد
آنجا که دستان مقدسش آرام گرفت
آنجا که پاهای آسمانی اش دیگر تکان نخورد
آنجا که سینه پر از مهرش دیگر تپش نداشت

12 بهمن 88
پدر دیگر در کنار ما نبود...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر